روشاروشا، تا این لحظه: 12 سال و 11 روز سن داره

شاهزاده خانوم روشا

تولد پدربزرگ روشا

درود بر شما دوم تیر ماه زادروز پدربزرگ (بابا سعید) شاهزاده خانوم بود که ما آخر هفته این روز رو جشن گرفتیم، و دور هم بودیم بسیار خوش گذشت جای دایی علی خالی بود که به خاطر دوری راه نتونستند بین ما باشند. طبق معمول شاهزاده خانوم مسئول فوت کردن شع تولد بابا بزرگ بودند همچنین بریدن کیک هم به عهده ایشون بود و حسابی برای  بابا بزرگ رقصیدن و خوش گذروندند درضمن کیک تولد بابابزرگ رو هم شاهزاده خانوم انتخاب کردند پاینده باشید - مامان و بابای روشا ...
9 تير 1393

آخر هفته در کرج

درود بر دوستان این هم شاهزاده خانوم ما و تعطیلات آخر هفته در کرج منزل پدربزرگ، حسابی خوش گذروند و شیرین زبونی کرد و با پدر بزرگ مشغول آبیاری باغچه ها و آبپاچی حیاط شدند، اونجا که بودیم بسیار به تی علاقه مند شد و مرتب آشپزخونه رو براشون تی میکشید یا به قول خودش " تِ" . بعد هم یه سری  با خاله آلما یا بقول خودش   " آنا" و مامان رفتند خونه دختر خاله مامان که تو همون شهرک هستند و با سپنتا حسابی بازی کردند.   پاینده باشید - مامان و بابای روشا   ...
9 تير 1393

شاهزاده خانوم و مسواک

درود بر دوستان از وقتی که مامان شاهزاده خانوم کتابهای داستانی درباره مسواک زدن (به خصوص هلو کیتی) رو برای شاهزاده خانوم میخونه علاقه اش به مسواک زدن خیلی بیشتر شده و بیشتر اوقات نیم ساعت بعد از شامش خودش میاد که ببیریمش برای مسواک زدن اخیرن هم که علاقه مند شده رو چهارپایه بایسته و خودش مسواک بزنه و آخرش هم مجبوریم کمی هم ما براش اصولی تر مسواک بزنیم و بهانه بیاریم که اجازه بده ما هم کمک کنیم تا باکتری ها زودتر فرار کنند و بعد هم با کلی وعده و وعید و گریه و زاری شاهزاده خانوم رو از مسواک جدا کنیم. البته هنوز بدون خمیردندان مسواک میزنیم تا بهتر یاد بگیره بعدن از خمیر دندان هم استفاده میکنیم پاینده باشید - مامان و بابای روشا ...
29 خرداد 1393

روشا در مزرعه سبزی و باغچه

درود بر دوستان تو چند روز تعطیلی گذشته که کرج بودیم به شاهزاده خانوم طبق معمول حسابی خوش گذشت، یه سر رفتیم به یه مزرعه سبزی کاری که در  همون نزدیکی هاست و مقداری سبزی  خریدیم جاتون خالی عجب عطر و طعمی داره این سبزیجات ارگانیک (هرچند خیلی چیزها رو تازه کاشته بودند و مزرعه خیلی پر نبود) شاهزاده خانوم هم حسابی تو مزرعه چرخید و کیف کرد و بعد هم خونه حسابی تو پاک کردن سبزی ها کمک کرد ، فرداش هم با بابا بزرگ در آبیاری باغچه ها حسابی همکاری کردند و شلنگ در دست کلی خوش گذرودند (اصلن هم آب بازی نکردا) ، خلاصه هر وقت کرج میریم تو اون هوای پاک و فضای آزاد روشا خانوم حسابی خوشگذرانی میکنه... پاینده باشید - مامان و بابای روش...
23 خرداد 1393

شاهزاده خانوم و کیک تولد بابایی

درود بر دوستان جمعه ی پیشین تولد بابایی بود که طبق معمول شاهزاده خانوم مسئول فوت کردن شمع ها، بریدن و تست کردن کیک بودند، و حسابی لذت بردند. پاینده باشید - مامان و بابای روشا ...
20 خرداد 1393

روشا و گربه ها

درود بر دوستان شاهزاده خانوم ما خیلی گربه ها رو دوست دارند، از زمانی که خیلی کوچیکتر بودند به گربه های کوچه غذا میدادند و با هاشون دوست بودند، تا چند وقت پیش که از نظر ایشون پیشی ها میگن بَئو اما الان پیشی ها میگن مَئو ، چند روز پیش که رفته بودیم پارک لاله به هوای یه دسته ی زیاد از کلاغ ها رفتیم وسط چمن که دیدم سه تا گربه ی کوچولوی ناز اومدن طرف روشا و از اونجایی که شاهزاده خانوم به گربه ها علاقه دارند، حسابی این توله گربه ها رو بیچاره کردند. ولی تجربه ی جالبی براش  بود اون ها هم دست از سر روشا بر نمیداشتند شاهزاده خانوم هم مرتب بئو بئو میکرد و دنبال این بیچاره ها و دم و گوششون رو میکشید و هی میپرسید این چیه؟. خلاصه که اون روز خیل...
13 خرداد 1393

روشا و پرچم بزرگ

درود بر دوستان همونطور که تو پست قبلی نوشتم روشا خیلی به پرچم علاقه داره خصوصن پرچم های بزرگی که تو میدون های شهر نصب هستن، امروز شاهزاده خانوم به یکی از آرزوهاش رسید و یکی از این پرچم های بزرگ رو از نزدیک لمس کرد و دید یا بهتره بگم این پرچم بزرگ میهن رو با دستهای کوچولوی خودش متبرک کرد امروز که با شاهزاده خانوم رفته بودیم به میدان سپاه (عشرت آباد سابق) دیدیم که دارند پرچم رو تعویض میکنند ظاهرن بسته به وضعیت پرچم که توسط باد پاره میشه، هر هفته تا هر ماه این پرچم های بزرگ که حدود سیصد و هفتاد و پنج متر مربع هستند (پانزده در بیست و پنج متر) را از دکل هشتاد متری اون پایین میارن و تعویض میکنند تو اون مدتی که ما اونجا بودیم دیدم که چه کار س...
2 خرداد 1393

روشا و اولین هدیه روز پدر

درود بر دوستان روز پدر مبارک امروز برای بابایی اولین روز پدر قشنگ زندگیشه چون دختر مهربونش با پول خودش اولین هدیه ی روز پدر رو به باباییش داد، هدیه ای که هیچ وقت از یاد بابایی نخواهد رفت و جزو زیباترین و با ارزشترین دارایی های زندگیش نگهش خواهد داشت. دختر مهربونم ازت متشکرم(البته همه ی این لحظات زیبا رو مدیون مامانی مهربون شاهزاده خانوم هستم)  پاینده باشید - مامان و بابای روشا فعلن که خودش صاحب تسبیح بابایی شده آحه گل دخترم عاشق اینکه تسبیح بندازه گردنش     ...
29 ارديبهشت 1393

روشا و دوست داشتنی هایش

درود بر دوستان مدتیه شاهزاده خانوم به یه سری چیزا علاقه مند شده  در حدی که شدند جزو سرگرمی های روزانه ایشون، اول پرچم بزرگ  منظور همون پرچم های بزرگ و مرتفعیه که وسط میدان های تهران کاشته اند، روشا هر روز باید اونا رو ببینه و مرتب ازمون بپرسه که این چه و ما هم در جواب بگیم پرچم بزرگ، دوم تلفن همگانی  یا همون تلفن عمومی که شاهزاده خانوم توی خیابون هر چند تاش رو که ببینه اول ازمون میپرسه این چیه و ما هم در جواب باید بگیم تلفن همگانی اکه چیز دیگه ای بگیم مثلن تلفن عمومی مورد قبول ایشون نیست و بعد باید بریم گوشی رو برداریم بزاریم دم گوشش تا صدای بوقش رو بشنوه، و از اونجایی که متاسفانه اغلب جاها دوتا از این تلفن ها پشت به پشت ...
29 ارديبهشت 1393