روشا و ساعت مچی مامان و بابا
درود بر دوستان امان از شیطونی های شاهزاده خانوم، این دلبر دوست داشتنی، مدتهای زیادی که به ساعت مچی های بابا و بعضی اوقات هم ساعت های مامان گیرمیده و خیلی دوست داره که از دستمون باز کنه و ببنده به دست خودش بگذریم که بیشتر اوقات فقط جنازه ساعت ها رو تحویل میده، الان مدتهاست که مرتب دارم ساعت های ارزان قیمت میخرم و به دستم میبندم که اگه شاهزاده خانوم خواستشون و بعد هم بدون بند یا باشیشه ی شکسته تحویلم داد حد اقل دلم نسوزه که خیلی گرون بوده همین بلا ها رو هم سر عینک آفتابی من و مامان می آورد تا آخر دسته ی عینک بابا رو شکوند و رفتیم براش یه عینک آفتابی معمولی خریدیم الان کمتر سراغ عینک بابا میاد فکر کنم برای ساعت هم باید به دنبال یه ساعت اسباب ...