روشا و دوست داشتنی هایش
درود بر دوستان
مدتیه شاهزاده خانوم به یه سری چیزا علاقه مند شده در حدی که شدند جزو سرگرمی های روزانه ایشون، اول پرچم بزرگ منظور همون پرچم های بزرگ و مرتفعیه که وسط میدان های تهران کاشته اند، روشا هر روز باید اونا رو ببینه و مرتب ازمون بپرسه که این چه و ما هم در جواب بگیم پرچم بزرگ، دوم تلفن همگانی یا همون تلفن عمومی که شاهزاده خانوم توی خیابون هر چند تاش رو که ببینه اول ازمون میپرسه این چیه و ما هم در جواب باید بگیم تلفن همگانی اکه چیز دیگه ای بگیم مثلن تلفن عمومی مورد قبول ایشون نیست و بعد باید بریم گوشی رو برداریم بزاریم دم گوشش تا صدای بوقش رو بشنوه، و از اونجایی که متاسفانه اغلب جاها دوتا از این تلفن ها پشت به پشت هم چسبیده است بعد از شنیدن صدای یکی راهنماییت میکنه به سمت تلفن پشتی تا صدای اون رو هم بشنوه، چند روز پیش داشتیم با روشا از جلوی مخابرات محلمون رد میشدیم و متاسفانه اونجا چهار پنج تا از این تلفن ها بود ... سوم هم دوتا کبوتر بیچاره ی عمو مجید که از یکی از دوستان هدیه گرفتند یا بهتر بگیم اسمشون جوجوهای عمو مجیده، خلاصه هر روز که میره خونه ی عمه پریوش اول باید بره پشت بام یه سری به کبوتر های شوهر عمه گرامیشون(عمو مجید) بزنند، اونها رو ناز بکنند، به زور تو حلق اون بیچاره ها دونه بکنند بعد هم دستور بدند که این دوتا بیچاره رو پرواز بدید، کمی هم دنبالشون بکنند بعد تشریف بیارند تو خونه این شده برنامه ی هر روز ما.
پاینده باشید - مامان و بابای روشا