روشا و میشکا
درود بر دوستان امشب رفتیم منزل همکار مامان که چند وقتیه ازدواج کردن جهت عرض تبریک و تقدیم هدیه، این همکار مهربون مامان، همون عزیزی هستند که توکا (کاسکوی ما) رو ازمون خریدند. با اینکه خیلی دوستش داشتیم اما به خاطر تشریف آوردن شاهزاده خانوم مجبور شدیم بدیمش بره، بگذریم... ایشون توکا رو منزل مادر بزرگوارشون گذاشتند و بعد از ازدواج برای خودشون هم یه کاسکوی دیگه به نام میشکا خریدند که بسیار با هوش و دوست داشتنیه. روشا هم خیلی ازش خوشش اومده بود و باهاش سرگرم بود اما متاسفانه غفلت دو ثانیه ای ما باعث شد که شاهزاده خانوم دستش رو ببره تو قفس و میشکا خانوم هم از فرصت استفاده کرد و انگشت روشا رو گاز گرفت البته به جهت بازی اما خوب چون قدرتشون زی...