روشاروشا، تا این لحظه: 12 سال و 1 ماه و 1 روز سن داره

شاهزاده خانوم روشا

واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم

1392/7/22 22:29
نویسنده :
387 بازدید
اشتراک گذاری

درود بر دوستان

دیروز رفتیم مرکز بهداشت واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم رو زدیم، ابتدا رفتیم برای قد و وزنش، خوشبختانه قدش خوب بود هشتاد سانتیمتر، وزنش نه کیلو ششصد ( متاسفانه وزنش هنوز کمه)، دور سر چهل و هشت و نیم. بعد هم رفتیم خدمت خانوم بهیاری که مسئول واکسن هستش ، ایشون همیشه خوش اخلاق بود اما امروز از شانس ما...،  بگذریم، شاهزاده خانوم که تا وارد شدیم گریه رو سر داد رو پای بابا نشست اول واکسنی رو که به دست میزدند رو تزریق کردند بعد هم واکسن اصلی رو که تو پای چپ میزنند که روشا محکم زد به سرنگ و خانوم بهیار دعوامون کرد که تو این بی واکسنی یه واکسن رو هم حروم کردید، خلاصه واکسن رو زدند و شاهزاده خانوم گریه ای عظیم سر دادند بعد ایشان گفتند که قطره فلج اطفال هم نداریم یک ماه دیگه باید تشریف بیارید الان توزیع نشده!! بعد هم که آمدیم منزل کم کم آروم شد و کمپرس سرد کردیم و سر ساعت استامینوفن دادیم و کم کم آروم شد و خوابید، کوچولوی نازنین عصر که بیدار شد تازه درد و گریه و فریادش شروع شد تا اثر دارو از بین میرفت دردش شروع میشد و ناله های این نازنین در فضای خونه میپیچید خوشبختانه با دادن به موقع دارو تب زیادی نکرد اما تا امروز بعد از ظهر درد داشت و پایش رو هم نمیتونست راحت تکون بده. روزهای خیلی بدی رو گذروندیم. امیدواریم همیشه تن درست و سالم باشه این دلبر زیبای ما.

شاد باشید - بابا و مامان روشا

واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم

*

واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم

*

واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم

*

واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم

*

واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم

*

واکسن هجده ماهگی شاهزاده خانوم

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (5)

ملیکا
22 مهر 92 23:42
خدا کنه زود خوب شی.


مرسی خاله مهربون
آتنا مامانیه روشا یدونه
23 مهر 92 9:23
وای امان از واکسن 18 ماهگی خیلی بچه های طفلکی رو اذیت میکنهولی بازدن این واکسن میرن جام جهانی تا 7 سالگی


آخ آره آتنا جون دقیقن همینطوره
خدارو شکر تا پنج ساله دیگه خبری ازش نیست
محبوبه مامان الینا
23 مهر 92 13:15
ای جان عزیزم
عوضش دیگه راحت شد تا مدرسه


آره به خدا مردیم اینقدر این دو روز جیگرمون درد کشید
جیران بخشنده
23 مهر 92 15:15
الهی بمیرم
مامان ایسان
26 مهر 92 8:07
اخرین واکسنات رو هم داری میزنی عزیزم این یکی از همه بدتره میدونم
ولی شما دختر قوی هستی عزیزم


مرسی خاله ی مهربون
رفتم زدم، خیلی درد داشت دو روز تب داشتم و پام رو هم نمیتونستم تکون بدم خیلی گریه کردم خاله