آخر هفته روشا و تولد خاله آلما
درود بر دوستان
این آخر هفته به بهانه ی تولد خاله آلمای روشا به همراه عمه پریوش و همسرشان راهی کرج منزل مامان بزرگ و بابا بزرگ روشا شدیم تا هم سری به ایشان بزنیم و هم از هوای تازه استفاده کنیم و چند ساعتی را در کنار هم به صرف کیک تولد خاله آلما بپردازیم هرچند دو هفته از تولد خاله گذشته بود اما خوب ایشان در سفر بودند. جای دوستان بسیار خالی خیلی هوا عالی بود و طبق معمول در شبه جنگل روبروی منزل بابابزرگ روشا در شهرک نهال و بذر کرج چرخی زدیم و روشا که عاشق برگ خشک است با انبوهی از برگ مواجه شد و مشغول بازی، تعدادی هم عکس گرفتیم و بعد هم سر و کله ی یه سگ محلی سفید مهربون پیدا شد و از آنجایی که بنده علاقه ی زیادی به سگ دارم و بر خلاف بنده مامان و عمه روشا از این موجود دوست داشتنی میترسند ایشان فرار را بر قرار ترجیح داده و من و روشا ماندیم و شوهر عمه که مشغول بازی با این موجود مهربون شدیم که بعداز آن یک لحظه هم از ما دور نمیشد. بیشتر دلم میخواست که روشا از نزدیک با سگ آشنا شود چون تا حالا از نزدیک فقط پانی سگ خاله آلما رو دیده بود که کوچولو هستش، خدا رو شکر روشا هم خیلی واکنش نسبت به این سگ مهربون نشون نداد و فقط نگاه میکرد بعد هم در حیاط خانه بابا بزرگ مشغول سر زدن به باغچه ی پربارشان شدیم که هفته ی پیش از انار های نوبرانه اش تناول کردیم و الان هم خرمالو های بسیار خاصی که هر کدام دو تا سه برابر خرمالوهای معمولیست با شکلی متفاوت و گویند بسیار شیرین است(تعریف از پارسال) چشمک میزنند منتظریم تا زمانش برسد.
در آرامش باشید - بابا و مامان روشا
در راه کرج
*
روشا در جنگل
*
روشا مشغول بازی با برگها
*
روشا و مامان در جنگل
*
روشا و بابایی بر روی برگها
*
خانواده ای خوشحال
*
روشا در حال تماشای هاپوی مهربون
*
بابایی در حال نوازش هاپوری مهربون که قصد ترک کردن ما را نداشت
*
شاهزاده خانوم مشغول بازی با بادکنکهای تولد
*
روشا مشغول تناول خیار
*
خرمالوهای ویژه ی باغچه ی بابا بزرگ
*
خرمالوهای ویژه ی باغچه ی بابا بزرگ
*
گلی خانوم عروسک جدید روشا هدیه ی مامان بزرگ و بابا بزرگ