بابای تنها
سلام دوستان
روشا و مامانش چند شبی بود بابا رو تنها گذاشتن و رفتن کرج خونه مادربزرگ اما دیشب بعد از چند روز روشا و مامانش رو دیدم دلم براشون تنگ شده بود خوشبختانه اونجا آب و هوا حسابی بهشون میسازه بازم امشب تنها هستم و شازده خانوم رو ندیدم تا چهارشنبه که قراره ببریمش دکتر.
شاد باشید - بابای نی نی
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی