سونوگرافی ریفلاکس از روشا
درود بر دوستان
دیروز شاهزاده خانوم رو طبق دستور خانم دکتر کاوه منش بردیم برای سونوگرافی ریفلاکس البته درکنارش یه سونوی کامل شکمی هم براش نوشته بودند. رادیولوژی مرکز تخصصی پزشکی کودکان پگاه در خیابان خواجه عبداله انصاری، به نظر جای خوبی می اومد و چون فقط کار برای بچه ها انجام می دادند در این زمینه حرفه ای تر بودند. چون ما برای یه دکتر خاص که خانوم دکتر کاوه منش گفته بود میخواستیم وقت بگیریم به ناچار بین مریض به ما وقت دادند که خیلی هم شلوغ بود اولش شاهزاده خانوم آروم رو صندلی های انتظار نشسته بودند و مطالعه میکردند اما کم کم حوصله روشا خانوم سر اومد و راه افتادند مطب گردی ... خانوم دکتر مهدیزاده کارشون خیلی خوب بود از اونجایی که روشا با دکتر و مطب و تخت معاینه و از این جور چیزا میونه ای نداره باز زد زیر گریه... جوری که خانوم دکتر گفت برید پولتون رو پس بگرید چون سونوی ریفلاکس با گریه نمیشه برای باقی کار مانعی نداشت گریه کنه اما ... خلاصه با کلی کلیپ روی موبایل نشون دادن و شعر و قصه خوندن مامان مارال و شعر حسنی خوندن خانوم دکتر موفق شدیم این پروژه ی عظیم رو پشت سر بزاریم تازه خانوم دکتر میگفت اگه سونو چیزی نشون نده باید عکس رنگی بگیریم واقعن عزا گرفته بودیم که خدا رو شکر این مورد حل شد ولی متاسفانه تو سونو اندکی ریفلاکس نشون میده که امید واریم زودتر خوب بشه و خدا رو شکر مابقی قسمت ها مثل کلیه ها و کبد و... سالم هستند و مشکلی ندارند. تو راه برگشت کمی از درمانگاه گذشتیم دیدیم یه پارک هستش که تاب و سرسره داره و کوچولو ها مشغول بازی هستند روشا رو هم بردیم کمی سرسره بازی کرد و بعد هم چون هر سه مون خسته بودیم راه افتادیم که بریم یه بیست سی قدم از پارک دور نشده بودیم که دیدیم شاهزاده خانوم از بغل بنده پرید پایین و مسیر رو برگشت و رفت تو پارک و یکراست رفت سراغ سرسره برامون این حرکتش خیلی جالب بود.
شاد باشید - بابا و مامان روشا
روشا و مامان در انتظار رسیدن نوبت سونوگرافی
اینم سونوگرافی شاهزاده خانوم که متاسفانه هنوز کمی ریفلاکس داره